روزی روزگاری یه دختری

زندگی صحن هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود صحنه پیوسته به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

روزی روزگاری یه دختری

زندگی صحن هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود صحنه پیوسته به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

وقتی میومدم تو گفتم الان کلی همه سوال پرسیدن که چرا نیستم و کجا بودم

ولی حتی دریغ از یک سوال

توی این دنیای مجازی هم کسی نگرانم نشد،حتی یادم هم نکرد

منم و دنیای پر از تنهایم

نظرات 5 + ارسال نظر
Ξ T Ξ Я N ∆ L یکشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:02 ق.ظ http://eternal.blogsky.com

و شعرهای من روزی هبوط خواهند کرد.

روزی که نباشی ...

روزی که واژه ها به ترنم دستهای تو عادت کرده باشند و

هیچ کس از حوالی غریبانگی ام عبور نکند.

خیلی قشنگ بود

عرفان یکشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:09 ق.ظ http://abremohajer.blogsky.com

وبلاگ جالبی داری
باهم به روزکردیم دیدمش
موفق باشی

در ضمن تنهایی زیادم بد نیستا
به قول شاعر
تنهایی باهم بدتره

تنهایی با هم.
ولی تنهای تنهام

جیغ یکشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:10 ق.ظ http://jootii.blogsky.com

خب این غصه نداره که...نیومدن که نیومدن...
کسی دلش تنگ نشد که نشد
خودت واسه خودت خوشحالی بساز
مث من که از تنهایام واسه خودم سرگرمی و خوشحالی می سازم.

من نمیتونم
من از تنهایی میترسم

Ξ T Ξ Я N ∆ L دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:43 ب.ظ http://eternal.blogsky.com

لطف کردی که آمدی ...
این اوج نمایش من بود. همان قطعه ای که نوشتم اینجا ...

وظیفه بود
خوشحالم که باهات آشنا شدم

Ξ T Ξ Я N ∆ L پنج‌شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 01:18 ق.ظ http://eternal.blogsky.com

بله البته،
چرا که نه!

متشکرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد